صدای آمریکا؛ سیمای ایران
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۶۰۴۶۵
اواخر آبان سال گذشته با وجود افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین و احتمال اعتراضات مردمی، رسانهی ملی خالی از صدای مردم بود و خلاء محتوایی جهت توجیه افکار عمومی در صداوسیما و سایر مکتوبات کاملا به چشم میآمد؛ این درحالی بود که رسانههای معاند از ابتدای گرانی بنزین همراه مردم جلو میرفتند و شکل اعتراضات را تغییر میدادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_ کوثر قاسمی_برای تامین معاش خانوادهاش بعد از ظهرها مسافرکشی میکند. روزهای تعطیل از ابتدای صبح تا انتهای شب کار میکند؛ با مشغول شدن در اسنپ، اوضاع اقتصادی خانواده بهتر شده؛ اجاره خانه را زودتر پرداخت میکند و سفره شان کمی رنگینتر شده، گوشت که کمتر در سفره دیده میشد دوباره به سبد غذایی شان برگشته؛ همه چیز خوب نیست ولی دارد بهتر میشود اما پنج شنبه شبی بعد از مسافرکشیهای بی وقفه، در حالی که مشغول استراحت و تماشای تلویزیون است خبری پخش میشود که شبیه به یک پتک تمام آرزوهایش را خرد میکند؛ خبر گرانی بنزین. دولت در اقدامی ناگهانی قیمت بنزین را چند برابر کرده؛ او که با دو شیفت کار کردن چرخ روزگار را به سختی میچرخانده حالا با گرانیهایی که همراه با افزایش قیمت بنزین خواهد آمد، زندگی را چگونه خواهد گذراند؛ خبر تمام میشود گویی با اتمام خبر او نیز به پایان رسیده.
چه باید کرد؟ چه کسی صدای او را خواهد شنید؟ رنج او چه جایگاهی در رسانه ملی و برای دولتمردان دارد؟
دولت و خشم شب بنزینی
۲۴ آبان پنج شنبه ساعت ۲۴، بنزین پس از چند سال به یک باره گران میشود؛ دولت نرخ بنزین سهمیهای را ۱۵۰۰ تومان و بنزین آزاد را 3000 تومان اعلام میکند؛ همچنین اعلام میشود مبلغی علاوه بر یارانهها برای جلوگیری از فشار اقتصادی به حساب مردم واریز خواهد شد؛ گویا دولت مدتهاست به چنین نتیجهای رسیده اما تصمیم دارد با اعلام ناگهانی این خبر مانع از هجوم مردم به پمپ بنزینها شود.
علی عسکری در آذر ۹۸ در هشتمین همایش منشور رسانه درباره اعلام ناگهانی افزایش قیمت بنزین گفت:«دولت برای پیشگیری از ایجاد صفهای طولانی مقابل پمپ بنزینها، سیاستِ اعلام خبر ناگهانی بنزین را در پیش گرفت و ظهر روز پنجشنبه به ما اعلام کرد که قرار است این خبر ساعت ۲۴ روی آنتن برود.»
با وجود قابل پیش بینی بودن اعتراضات مردم در رابطه با گرانی بنزین و این اقدام دولت در نیمه شب ۲۴ آبان که بیشتر به خشم شب شبیه بود تا اطلاع رسانی، آیا دولت و رسانهها در حوزه اقناع و پاسخگویی به مردم موفق عمل کردند؟
آرشیو صدا و سیما در آبان 98 اما حرف دیگری میگوید؛ خالی از صدای مردم و حتی برنامهای برای پاسخگویی.
کاملا ملی
رسانه از عوامل موثر بر هویت و امنیت ملی جوامع است؛ تلویزیون میتواند به عنوان مهمترین و رسمیترین رسانه جمعی با بازتاب یک روایت از میان روایات، روایت غالب و حاکم بر جامعه را شکل دهد و بر آن مبنا، هویت افراد را بازتولید و اعمال انسانها را هدایت کند.
به گفته رهبر انقلاب«اندک اشتباه یا عدم صداقت و یا کم کاری در رسانه موجب ضرر زیادی میشود.» راه نیافتن مشکلات مردم به ویژه مشکلات معیشتی در صدا و سیما و کم کاری رسانه ملی در این موضوع، اعتماد عمومی را خدشه دار میکند.
با وجود تغییر ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین و احتمال اعتراضات مردمی، رسانهها خالی از صدای مردم است و خلاء محتوایی جهت توجیه افکار عمومی در رسانه ملی و سایر مکتوبات کاملا مشهود است. در شرایطی که رسانههای معاند از ابتدای گرانی بنزین همراه مردم جلو رفته و شکل اعتراضات را تغییر میدهند، شبکه خبر مشغول پخش اخباری از جنس کشت گلخانه زعفران تا رونق صادرات آبزیان است!
کنداکتور بیبیسی را گرانی بنزین و تجمعات مردمی پر کرده اما صدا و سیما از پخش برنامهای تحلیلی در رابطه با گرانی بنزین عاجز است؛ شبکه خبر به جای روایت صحیح و ایجاد فضای گفتمان محور تنها به تکذیب برخی گزارشهای شبکههای معاند اکتفا میکند؛ قطع شدن اینترنت از سوی شورای امنیت به ریاست رئیس جمهور، محدودیتهای رسانهای را تشدید میکند.
در این بین صدا و سیما با رفتار منفعلانه خود گامی در راستای اجرای اهداف شبکههای معاند بر می دارد و مثل همیشه دیرتر از سایر رقبا به بحران ها وارد میشود.
علی علیزاده در کانال تلگرامی خود در رابطه با ورودِ صداوسیما به بحرانها نوشت:«آنچه صدا و سیما از مدیریت بحران آموخته است یک کلمه است، سر در برف کشیدن و انتظار تا بحران تمام شود؛ انگار نمیدانند دور تا دور این کشور را پایگاههای نظامی آمریکا محاصره کردهاند و دور تا دور اذهان مردم را هم پایگاههای رسانهای دشمن محاصره کرده. در نتیجه انفعال ما تنها و تنها به معنای واگذاری خطوط دفاعی و بیپناه گذاشتن شهر در مقابل اشغال فرهنگی است.»
صدای آمریکا، رسانه ملی
بر خلاف رسانه ملی شبکههایی همچون بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال از ابتدای گرانی بنزین با معترضان همراه شدند؛ تنها با گذشت ۲ ساعت از خبر گرانی بنزین، بیبیسی فارسی فراخوان مردمی راه میاندازد و میشود صدای مردم ایران. نارضایتی شهروندان از وضعیت اقتصادی، عدم همراهی رسانههای داخلی و ایجاد موجهای اعتراضی توسط شبکههای مثل بیبیسی جریان اعتراضات را تغییر میدهد و موجب تحریک و تهییج احساسات مردم میشود.
به جای آنکه رسانه ملی اعتراضات مردمی را منتشر کند و از وضعیت نابسامان اقتصادی مردم بگوید، بیبیسی وقایع و فیلم اعتراضات را از چندین زاویه پخش میکند؛ پوشش ویژه خبری از اعتراضات راه می اندازد و برنامههایش را زودتر از گذشته برگزار میکند.
در رسانههای رسمی ایران خبری از آمار کشتهشدگان نیست اما آمار کشتههای بیبیسی هر لحظه به روز میشود؛ آماری که موجب تحریک نهادهای بین المللی میشود؛ مجریان بیبیسی نیز برای اعتراضات خط مشی تعیین میکنند و سعی میکنند با ایجاد دوقطبی و دامن زدن به شایعات، به عطش معترضان بیافزایند.
به بهانهی مصلحت
دفع حداکثری رسانه ملی در بحرانهایی نظیر گرانی بنزین، موجب جذب چند برابری رسانههایی همانند BBC که از آشوب ها تغذیه میکنند، میشود؛ رشد چند برابری صفحات مجازی بیبیسی در گرانی بنزین، موید این نکته است.
اما برای حل این مسائل آنچه در وهله اول باید رخ دهد تدوین الگویی مطلوب برای مدیریت رسانه به ویژه در بحران هاست، اگر ساختار فعلی رسانه ملی تغییر نکند، راویان دیگری رویدادهای داخل ایران را روایت میکنند و جایگزین رسانه ملی میشوند، حتی اگر ملی هم نباشند.
پس صدا و سیما باید به دنبال راهحلهایی برای ملی شدن، باشد تا اعتماد از دست رفتهی مردم، دوباره برگردد؛ انعطاف پذیری صدا و سیما به جای انفعال، به مراتب در حفظ امنیت ملی تاثیرگذارتر خواهد بود؛ سکوت کردن در بحرانها، آن هم برای رسانهای ملی تنها مصلحت را فدای مصلحت میکند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: اعتراضات مردمی صداوسیما آبان 98 دادخواست اعتراضات مردم گرانی بنزین قیمت بنزین صدا و سیما صدای مردم رسانه ملی بحران ها رسانه ها بی بی سی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۶۰۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسنده گزارش جعلی بیبیسی چه کسی است؟ /دست به دست شدن یک سوژه میان منافقین، موساد و انگلیسیها
شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد!
سرویس سیاست مشرق- انتشار یک گزارش ضدایرانی درباره چگونگی فوت نیکا شاکرمی در کوران اغتشاشات ۱۴۰۱ توسط شبکه بیبیسی همچنان با حاشیههایی روبهرو است، از روز انتشار این گزارش تاکنون، گافهای فراوانی از اسناد جعلی ارائه شده در این گزارش توسط رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی رو شده است، این خطا آنچنان آشکار و بزرگ است که بیبیسی یک بازیگر ایرانی به عنوان یکی از عوامل مرگ نیکا جا زده است!
تا جایی که بسیاری از کارشناسان سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که بخش جهانی بیبیسی یا به صورت عامدانه و با هدف ایجاد تشنج رسانهای این گزارش را منتشر کرده یا آنکه یک کلاه بزرگ بر سرش رفته و جریانی با اهداف پنهان سیاسی به صورت سازمانیافته انگلیسیها را سرکار گذاشتهاند.
با پذیرش هر کدام از این دو روایت، انتشار یک ماجرای عجیب و غریب از سوی بیبیسی نشان میدهد که دستهایی در پشت پرده در تلاش بوده است تا با بازکردن دوباره یک پرونده سوخته بار دیگر افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، اما چه کسی این گزارش خاص را در رسانه انگلیسی منتشر کرده و در شبکه سایبری ضدانقلاب گردانده است؟ نگاهی به نویسندگان این گزارش اطلاعات جالب توجهی را در اختیار قرار میدهد.
آیدا میلر، نام یکی از نویسندگان گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی است. یک بررسی ابتدایی نشان میدهد که به ظاهر این نام به صورت مستعار در این گزارش استفاده شده است، اما ظاهر شدن یک اکانت با این نام در شبکههای اجتماعی ردپای نویسنده را هویدا کرده و اطلاعاتی جالبی درباره این شخص به مخاطب میدهد، گویی این اطلاعات به صورت عامدانه پخش شده تا عاملین انتشار این گزارش نوربالا زده باشند!
پشت نقاب یک نویسنده مجهول در گزارش انگلیسی
درباره میلر دو نکته قابلتأمل وجود دارد؛ ابتدا اینکه تاکنون هیچ گزارش دیگری با نام آیدا میلر در بیبیسی کار نشده و دوم اینکه سابقهای از هویت واقعی او در شبکههای اجتماعی از او وجود ندارد، این دو شاهد نشان از فیک(ساختگی) بودن این فرد دارد.
اما نکته جالب توجه صفحه تازهتأسیس «آیدا میلر» پس از آغاز فعالیت صفحات افرادی را دنبال میکند که مستقیما یا غیرمستقیم با عناصر گروهک تروریستی منافقین و نیز عوامل همکار با موساد در ارتباط هستند.
یکی از این افراد، دومنیک آتیاس است. آتیاس وکیل و معاون ریاستجمهوری وقت فرانسه در سال ۲۰۱۷ بوده که اکنون با عنوان پوششی فعال حقوق بشر و کودکان و رئیس هیئتمدیره بنیاد وکلای اروپا فعالیت میکند.
دومنیک آتیاس همچنین روابط نزدیکی هم با سرکرده تروریستها در آلبانی یعنی مریم رجوی دارد. او از زمان تصدی پست در معاونت ریاستجمهوری فرانسه تا کنون همکاریهای زیادی را با منافقین داشته و حتی در کمپ اشرف نیز با رجوی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع امنیتی درباره شخصیت آتیاس میگوید: رجوی هر بار که قصد پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران را داشته سراغ این وکیل فرانسوی رفته و با پرداخت پول او را به کار گرفته است، آتیاس با دادن رشوه به سیاستمداران اروپایی و آمریکایی علیه مردم ایران پرونده سازی میکند!
عجیب آنکه یک روز قبل از انتشار گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی آتیاس با رهبر گروهک منافقین در پاریس دیدار کرده است. این دیدار در حاشیه کنفرانسی که منافقین ترتیب داده بودند، شکل گرفت. این کنفرانس ضدایرانی با مضمون سیاهنمایی علیه وضعیت اجتماعی و زنان ایران برگزار شده است، در این نشست آتیاس در کنار مریم رجوی علیه زنان ایرانی سخنرانی کرده است!
همزمان با برگزاری این نشست نیز، هشتگ «زن، مقاومت، آزادی» نیز که از هفته گذشته بارگذاری شده بود، وایرال شد؛ در روزهای اخیر نیز، اکانتهای سایبری و هوادار منافقین، این هشتگ را درباره گزارش نیکا شاکرمی نیز پخش کردند که نشان از برنامهریزی از پیش هماهنگ شده منافقین با انگلیسیها درباره این گزارش داد، پیش از این بارها اتفاق افتاده است که منتافقین با پرداخت پولهای کلان به رسانههای غربی گزارشهای ادعایی خود را بدون اسم و عنوان منتشر کردهاند.
به عنوان مثال رسانۀ آمریکایی اُپن سیکرت (مرکز سیاست پاسخگو) که به طور تخصصی به مسئله ورود پولهای با منشاء مشکوک به امور سیاسی در آمریکا میپردازد، طی گزارشی از پرداخت مبلغ ۱.۴ میلیون دلار به شرکت لابیگر «روزمونت» از سال ۲۰۱۳ تا کنون توسط تروریستهای منافقین برای تأثیرگذاری بر سیاستهای خارجی و دفاعی آمریکا خبر داده است.
این گزارش که به طور خاص اقدام اخیر «مایکل موکازی» در ثبت نام رسمی در فرم مربوطۀ وزارت دادگستری آمریکا به عنوان لابیگر گروهک تروریستی منافقین را بررسی میکند، به سایر فعالیتهای تبلیغی این گروهک نیز اشاره کرده و اسامی دیگر سیاستمداران آمریکایی حامی تروریستهای منافقین مانند رودی جولیانی، جان بولتون و رابرت توریسلی را نیز مطرح میکند.
در ادامه این گزارش اسنادی دربارۀ مراودات مالی فرقه تروریستی منافقین با یک شرکت لابیگر در آمریکا منتشر شده است که نشان میدهد منافقین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در مجموع ۱.۴ میلیون دلار برای تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت و کنگره آمریکا به شرکت روزمونت پول پرداخت کرده است. لازم به ذکر است این اسناد از طریق ادارۀ اسناد عمومی وابسته به سنای آمریکا بدست آمده است.
در همین زمینه گفتنی است بارها اسناد پرداخت مبالغ هنگفت توسط گروهک تروریستی منافقین به سیاستمداران و روزنامهنگاران مختلف در رسانههای این کشور منتشر شده و اقدامات این گروهک تروریستی برای اثرگذاری بر سیاستمداران آمریکایی مورد انتقاد رسانهها و چهرههای سیاسی قرار گرفته است.
دومنیک آتیاس دو روز پس از گزارش نیکا شاکرمی نیز، یک پیام ویدیویی اختصاصی برای تلویزیون منافقین ارسال کرده است، افزوده بر این، آتیاس گزارش بیبیسی را که به زبان فرانسوی در وبسایت متعلق به منافقین نوشته شده بود را در صفحه توییتری خود بازتاب داده است.
دیگر شخصیتی که آیدا میلر، نویسنده گزارش بیبیسی او را دنبال کرده، برد شرمن است. یکی از نمایندگان جمهوریخواه سنای آمریکا که روابط نزدیکی با منافقین داشته و از حمایان سرسخت اغتشاشات ۱۴۰۱ در ایران بوده است، سال گذشته منافقین در ساختمان کنگره آمریکا نمایشگاهی را برگزار کرده بودند که حامی اصلی آن برد شرمن، نماینده جمهوریخواه کنگره بود.
جعل اسناد توسط یک سازمان ضدایرانی!
بررسی های ابتدایی نشان میدهد که شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد، اما این اسناد رد پای یک سازمان ضدایرانی را نیز برملا میسازد! یکی از مهمترین شخصیتهایی که آیدا میلر آن را دنبال میکند، جیسون برادسکی، رئیس شورای سیاستگذاری گروه اتحاد علیه ایران هستهای(UANI) است.
برادسکی فروردین ۱۴۰۰ به تیم سردبیری شبکه تروریستی اینترنشنال پیوسته بود. او در زمان ریاست شورای سیاستگذاری UANI، فعالیتهای گستردهای را به بهانههای هستهای، علیه ایران ترتیب داده بود و روبط نزدیکی نیز با موساد دارد، برادسکی همان کسی بود که اولینبار تصاویر عملیات تروریستی عوامل موساد در ایران علیه شهید صیاد خدایی را در فضای مجازی منتشر کرده بود.
کنارهم قرار گرفتن قطعات این پازلها نشان میدهد که گزارش ضد ایرانی شبکه انگلیسی دست پخت مشترک منافقین و موساد است که تلاش شده با ساخت نسخه رسانهای از آن، مورد استناد قرار بگیرد.
برادسکی رئیس اتحادیهای است که از سال ۲۰۰۸ تاسیس شده که تا پیش از او توسط مقامات اسبق دستگاه سیاست خارجی و دولت آمریکا اداره میشد. این سازمان را ابتدا «مارک والاس»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل، همراه با «ریچارد هالبروک» از اعضای دولت «باراک اوباما»، تاسیس کردند.
اما اکنون ریاست آن بر عهده «جو لیبرمن»، سناتور سابق ایالت «کانیتیکت» است و مدیریت اجرایی آن نیز توسط «دیوید ایبسن» اداره میشود. این سازمان با عنوان «اتحاد علیه ایران هسته» آغاز به فعالیت کرد و با مشورت گروهی از چهرههای نظامی و سیاست خارجی برجسته ضدایرانی در ایالات متحده به فعالیت خود ادامه داد.
در بین این مشاوران، «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی دولت «دونالد ترامپ» نیز دیده میشود که حتی سابقه عضویت در این سازمان را هم دارد. مهمترین تامینکنندگان بودجه «اتحاد علیه ایران هستهای»، سرمایه داران جمهوریخواه در آمریکا هستند، با این حال این سازمان مدعی شده سالانه بین ۱.۳ تا ۱.۷ میلیون دلار کمک مالی معاف از مالیات جمعآوری میکند که البته اسامی حامیان مالی خود را هیچوقت منتشر و رسانهای نکرده است. با این وجود، ارتباط این سازمان با عناصر صهیونیستی فعال علیه جمهوی اسلامی ایران، نشان از وابستگی کامل مالی آن به سرویسهای اطلاعاتی سیا و موساد و لابی صهیونیسم است.
اعضای دیگر این گروه شامل جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا، مئر دگان، رییس سابق موساد، ریچارد دیر لاو، رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان، آگوست هنینگ، رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان، کریستن سیلوربرگ، سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا، چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش و مدیر موسسه روچلید در انگلستان (خاندان یهودی روچیلد)، فرنسز تاونسند، معاون مشاور امنیت داخلی بوش و عضو شورای خط مشی اطلاعاتی و اطلاعات خارجی، ولفگانگ شوسل، صدر اعظم سابق اتریش، وزیر سابق و معاون صدر اعظم اتریش، هستند.
فعالیت کلیدی و راهبردی این سازمان، لابیگری ضدایرانی در کنگره آمریکا است؛ این سازمان با مجموعه اقداماتی نظیر برگزاری کارزارهای ضدایرانی، تحریم و اعمال فشار بر شرکتها و سازمانهای در حال تجارت با ایران، تهیه پیشنویس قوانین ضدایرانی جهت تصویب در کنگره و...، علیه ایران در کنگره آمریکا لابیگری میکند، اقداماتی که مشابه آن در گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی مشهود است و تلاش شده با این روایت جعلی، دستاوردی ضدحقوق بشری علیه ایران زمینهسازی شود.
به خصوص اینکه مهمترین هدف این سازمان در بُعد اطلاعرسانی، بسیج پشتیبانی عمومی و استفاده از گستره رسانهای و متقاعد سازی رهبران کشورهای خارجی برای ایران هراسی است. این سازمان همچنین وظیفه دارد اهداف موساد و رژیم صهیونیستی در اروپا و آمریکا را با هدف افزایش تضاد بین دولت و ملت ایران با دولت و ملت آمریکا را رایزنی، زمینهسازی و پیگیری کند.
یکی از نکات جالب صفحات مجازی «اتحاد علیه ایران هستهای»، اکانت عربی این سازمان در توئیتر است که عنوان هستهای را حذف کرده و با نام اتحاد علیه ایران، فعالیت میکند.
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای افزوده بر این که با لابی و حمایت مالی صهیونیستها مدیریت و فعالیت میکند، سابقه جعل نامه و اسناد را در سال ۲۰۱۳ دارد. ۱۹ جولای ۲۰۱۳، مالک یک شرکت کشتیرانی یونانی به نام ویکتور رزتیس، علیه گروه اتحاد علیه ایران هستهای در آمریکا شکایت میکند.
در این شکایت آمده که سازمان اتحاد علیه ایران هستهای علیه شرکت یونانی اتهام زده و با آنها همچون جلادان رفتار میکند؛ این سازمان خواسته تا شرکت یونانی متعهد شود که اتهام فعالیت تجاریاش با ایران از سوی یک حسابرس موردنظر گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مورد بررسی قرار گیرد و خود را با عنوان جعلی یک شورای مستقل جهت ممیزی و حسابرسی معرفی کند.
تمامی اتهامات این لابی صهیونیستی علیه تاجر یونانی، بر پایه نامهای است که رزتیس به مسئولان ایرانی در یونان ارسال کرده و در آن خواستار دیدار با آنان شده بود. همچنین گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مدعی است رزتیس تفاهم همکاری مشاورهای نیز با ایرانیها امضا کرده بوده است که این سازمان البته تاکنون از انتشار این دو نامه مورد ادعای خود، خودداری کرده است. از طرفی رزتیس نیز قویاً اعلام کرد که هر دو نامه، جعل شده است. در ماه آوریل ۲۰۱۳، در نامهای که وکلای رزیتس، مالک شرکت کشتیرانی یونانی، به ریاست دادگاه ارائه دادند، اعلام کردند که به اطلاعاتی دست یافتهاند که نشان میدهد گروه اتحاد علیه ایران هستهای، توسط افراد ذینفوذ خارجی همچون اونگار تامین مالی میشود؛ افرادی که احتمالا اسرائیلی هستند!
ردپای عناصر نفاق و موساد در گزارش بیبیسی آنچنان عیان است که اعتبار آن با یک بررسی ساده نیز قابل تشریح است، این هماهنگی تابستان سال گذشته و در جریان جلسه وزیر اطلاعات اسرائیل با برخی عناصر رسانهای ضدایرانی در لندن فراهم شده است.
اتهامات حقوق بشری علیه ایران، آخرین تلاشهای لابی صهیونیسم برای فشار حداکثری علیه مردم ایران در مجامع بینالمللی پس از عملیات وعد صادق است. نفوذ عوامل رژیم صهیونیستی در رسانههای لندنی نیز به همین منظور تقویت شده تا راهبرد صهیونیستها برای فرار از فشار جهانی محقق شود.